کافر با اشاره به سوره هود، که خداوند می فرماید:
فَلَعَلَّک تارِک بَعْضَ ما يُوحى إِلَيْک وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُک أَنْ يَقُولُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ کنْزٌ أَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَک إِنَّما أَنْتَ نَذيرٌ وَ اللَّهُ عَلى کلِّ شَيْءٍ وَکيلٌ (12)
یعنی (اى رسول ما) مبادا بعض آياتى را که به تو وحى شده (درباره کافران به ملاحظاتى) تبليغ نکنى و از قول مخالفانت که مىگويند (اگر اين مرد پيغمبر است) چرا گنج و مالى ندارد و يا فرشته آسمان همراه او نيست دلتنگ شوى، که وظيفه تو تنها نصيحت و اندرز خلق است، و حاکم و نگهبان هر چيز خداست. (12)
گفته است که:
(طبق تعریفی که اقایون مجتهد و عالمان اسلامی کردند، شخص معصوم در دریافت و ابلاغ وحی نیز دارای معصومیت است. طبق این ایه یا الله نمیدانسته که محمد معصوم است که بهش گفته مبادا وحی را ترک گویی یا محمد معصوم نبوده. قضاوت با خودتان.)
اما پاسخ بنده به این کافر که در جهل مرکب خویش می تازد این است که:
گاهى پيامبر (ص) بخاطر شدت مخالفت و لجاجت دشمنان ابلاغ بعضى از آيات را به آخرين فرصت موکول مىکرده است، لذا خداوند در آيه مورد بحث، پيامبرش را با اين بيان، از اين کار نهى مىکند:" و به پیامبرش می فرماید: گويا ابلاغ بعضى از آياتى که بر تو وحى مىشود ترک ميکنى و سينه تو از آن نظر تنگ و ناراحت مىشود" (فَلَعَلَّک تارِک بَعْضَ ما يُوحى إِلَيْک وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُک).
از اين ناراحت مىشوى که مبادا آنها معجزات اقتراحى از تو بخواهند و" بگويند چرا گنجى بر او نازل نشده؟ و يا چرا فرشتهاى همراه او نيامده"؟ (أَنْ يَقُولُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ کنْزٌ أَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَک).
لذا بلافاصله اضافه مىکند" تو تنها بيم دهنده و انذار کنندهاى" (إِنَّما أَنْتَ نَذِيرٌ).
يعنى خواه آنها بپذيرند، يا نپذيرند و مسخره کنند و لجاجت بخرج دهند.
و در پايان آيه مىگويد:" خداوند حافظ و نگاهبان و ناظر بر هر چيز است" (وَ اللَّهُ عَلى کلِّ شَيْءٍ وَکيلٌ).
يعنى از ايمان و کفر آنها پروا مکن و اين به تو مربوط نيست وظيفه تو ابلاغ است خداوند خودش مىداند با آنها چگونه رفتار کند و او است که حساب کار آنان را دارد.
این آیه هیچ ربطی به آنچه کافر ادعا کرده ندارد بلکه لجاجت جاهلانه و تعصب کورکورانه و گمراهی عمیق این شخص باعث شده که برای وارونه جلوه دادن یک حقیقت، در دنیای سیاه ذهن خود غوطه ور شده دست و پا بزند.
|
متن دلخواه شما
|
|